.::Jooook::.
قالب وب سایت
نويسنده

يه يارو زنگ ميزنه پيتزا فروشي ميگه يه پيتزا مي خواستم. فروشنده ميگه . به نام ... ؟ يارو ميگه . آخ آخ . ببخشيد .به نام خدا , يه پيتزا مي خواستم!

[ پنج شنبه 10 شهريور 1390برچسب:, ] [ 21:48 ] [ Amin ]

اگه دیدی یه سوسک پشت و رو افتاده و داره دست و پا می زنه، فکر نکن با دمپائی زدنش... داره به قیافه تو می خنده!

[ پنج شنبه 10 شهريور 1390برچسب:, ] [ 21:45 ] [ Amin ]

به يکی میگن با ارّه برقی 100 تا درخت قطع کن ، 96 تا قطع میکنه خسته میشه. بهش میگن پاشو روشنش کن 4 تا دیگه بیشتر نمونده ، میگه مگه روشنم میشه!

[ پنج شنبه 10 شهريور 1390برچسب:, ] [ 21:43 ] [ Amin ]

غضنفر مي‌ميره مي‌ره اون دنيا، ازش مي‌پرسن چي شد مُردي؟ ميگه داشتم شير مي‌خوردم ! ميگن: شيرش فاسد بود؟ ميگه نه بابا، گاوه يهو نشست!

[ پنج شنبه 10 شهريور 1390برچسب:, ] [ 21:42 ] [ Amin ]

رئيس: خجالت نمي‌كشي تو اداره داري جدول حل مي‌كني؟ كارمند: چكار كنيم قربان، اين سروصداي ماشينها كه نمي‌ذاره آدم بخوابه!

[ پنج شنبه 10 شهريور 1390برچسب:, ] [ 21:40 ] [ Amin ]

حکمتی برای فهيمان : يارو داشته دنبال جاي پارك مي گشته اما پيدا نمي كرد! در همون حال گشتن به خدا ميگه: خدايا اگه يه جاي پارك برام پيدا كنيا من نماز مي خونم، روزه مي گيرم كه يه دفعه يه جاي پارك مي بينه و به خدا مي گه! خدا جون نمي خوادخودم پيدا كردم!

[ پنج شنبه 10 شهريور 1390برچسب:, ] [ 21:37 ] [ Amin ]

به یکی میگن یه موجود نام ببر ، میگه يخ ... ، میگن آخه یخ که موجود محسوب نمیشه ، میگه چرا من خودم صد بار دیدم نوشتن یخ موجود است!

[ پنج شنبه 10 شهريور 1390برچسب:, ] [ 21:36 ] [ Amin ]

حسن آقا یه نفر رو تو خیابون دید و پرسید: شما علی پسر ممدآقا پاسبان نیستی که توی کرج سر کوچه چراغی مأمور بود؟ پسر گفت: چرا!؟ حسن آقا گفت: ببخشید! پس حتما عوضی گرفتم.

[ پنج شنبه 10 شهريور 1390برچسب:, ] [ 21:33 ] [ Amin ]

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وب سایت

به شهر بزرگ جک و خنده خوش اومدید! اینجا هر چقدر که بخواین جوک هست! فقط باید یکم به خودتون زحمت بدین و اونا رو بخونین!بعدش نیم ساعت می خندید! امیدوارم اینقدر جک بخونین که جونتون درآد!
آرشيو مطالب
امکانات وب سایت

Alternative content


>
?